رونیکارونیکا، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 20 روز سن داره

گل زندگی

عید تلخی

امروز روز عید فطره من و بابا و مامان با مامان بزرگ رفتیم مسجد دیدنی خاله فرهت با خاله افسانه چون 11  روز پیش پدرشون تو بیمارستان از دست دادن . خدا رحمتش کنه . خاله فرهت و خاله افسانه من هم اومدم تو غمتون شریک باشم .ولی ببخشید همش خواب بودم چون دیشب تا صبح نخوابیده بودم .  همتون رو میبوسم خداحافظ
18 مرداد 1392

عید فطر

بچه سلام امشب شب عید فطره طاعات همتون قبول باشه فکر نکنین  خودمون عبادت نکردیم، همین که بچه خوبی بودیم مامان رو اذیت نمیکردیم خودش واسه ما عبادته. البته خودمونیم من اصلا نمیذاشتم مامانم شبها راحت بخوابه
17 مرداد 1392

بدون عنوان

این عکس من چهار روزه هستم تازه با مامان رفتیم درمانگاه تست تیروئید ازم گرفتن و شنوائیم رو چک کردن من گوشم سالم بود چون صدای مامان رو میشنیدم که میگفت عزیزم گریه نکن. بعدش رفتیم خونه خاله عصمت من تو اتاقش شیر خوردم و بعدش رفتیم بیمارستان پیش بابا چون که بابای من تو بیمارستان کار میکنه. ...
17 مرداد 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به گل زندگی می باشد