بدون عنوان
بدون عنوان
مهمانی
سلام دوستان ببخشید نتونستم چند روز حالتون رو بپرسم .حالم خوب نبود هرچی شیر میخوردم گلاب به روتون ببخشید، بالا می اوردم . شما هم اینطور میشین ،وای چه حالت بدیه ،مامانم ناراحت بود منو برد پیش دکتر. دکتر هم قطره بهم داده که مرتب دارم میخورم حالا بهتر شدم . شما هم اگه دکتر دارو براتون نوشت حتماً بخورید که زودتر خوب بشین . الان هم با مامان و بابام اومدیم خونه عمو کیومرث مهمونی . خوب بچه ها من برم پیش مامانم . همتون رو میبوسم بای ی ی ی ی ...
نویسنده :
مامان
23:08
عید دیدنی
امشب من و بابا و مامان رفتیم رفتیم دیدن مامان بزرگ . عمه فریده و عمو کیومرث هم اونجا بودن . خیلی خوش گذشت .
نویسنده :
مامان
3:43
چهل روزگی
17 مرداد من چهل روزم شده. من و مامان رفتیم خونه مامان جون ساعت 3 منو برد حموم . بعد هم برامون قیمه پخت گفت به بخاطر چهل روزگی رونیکا جونه . دست مامان جون درد نکنه. بعدش هم اومدیم خونه خودمون . ...
نویسنده :
مامان
2:56
بدون عنوان
پرنسس کوچولو رونیکا جان: اولین عید فطر رو بهت تبریک میگم صمیمی ترین شادباش منو بپذیر . از طرف خاله عصمت بای ...
نویسنده :
مامان
12:47