رونیکارونیکا، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 7 روز سن داره

گل زندگی

مسافرت مامان جون

من 2روز خونه مامان جون بودم چون بابا همش شیفت و من نمی ذارم شبا بخوابه.دیشبم خونه مامان جون تا صبح بیدار بودم.مامان جون ساعت 11شب منو حموم داد چون صبح ساغت 8 میره شیراز دلم براش تنگ میشه
7 شهريور 1392

امدن مهمون

امروز به مناسبت روز پزشک مامان جون برا بابا ماهی پلو درست کرد و بابا جون واسمون اورد.عصر چون عمه و دختر عمه ها می خواستن بیان مامان جون اومد خونمون.قراره مامان اسما واسه بابا کیک بخر شب بریم خونه عمه فریده
1 شهريور 1392

بابا روزت مبارک

امروز 1شهریور روز پزشک.مامان منو برد خونه مامان جون .بعدش رفت برا بابا هدیه خرید و اومد دنبال من رفتیم خونه هدیه رو به بابا دادیم
1 شهريور 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به گل زندگی می باشد